نوشته ها در دسته بندی: برندینگ

منظور از ابزار برندینگ، ابزاریست که برای نظارت بر شبکه‌های اجتماعی و فضای وب و اینترنت مورد استفاده قرار می‌گیرند تا صاحبین کسب و کار بتوانند به بهترین نحو ممکن برای ارتقای سطح برندینگ کسب و کار از آن‌ها استفاده کنند.

چه مشاور برندینگ استخدام کنیم و چه در سازمان خودمان به استفاده از ابزار برندینگ بپردازیم؛ اینکه زمان و انرژی و منابع موردنیاز برای ساخت یک برند را صرف کنیم، یک چیز است؛ اما اینکه دقیقا بدانیم مشتریانمان در مورد کسب و کار ما چه فکری می‌کنند؛ موضوعی بسیار حساستر است.

استفاده از ابزار برندینگ از جمله اقداماتی است که به ما کمک می‌کند تا بر شیوه‌ی تعامل مشتریان و مخاطبین با کسب و کارمان نظارت داشته باشیم.

چرا به ابزار برندینگ نیاز داریم

برای درک بهتر موضوع استفاده از ابزار برندینگ بهتر است به بررسی این مثال بپردازیم:
فرض کنید ما 15 ریویو با امتیاز 0 از 5 یا 0 از 10 روی Google Reviews داریم و 2 الی 3 پست نه چندان کارآمد که روی فیس بوک یا اینستاگرام دست به دست می‌چرخند؛ و در نهایت 6 یا 7 توییت در مورد تجربه‌ی بسیار بدی که مشتریانمان داشته‌اند.

چنین وضعیتی به طور کلی منجر به محو شدن تمام تلاش سخت‌کوشانه‌ی ما در گرو ساخت هویت برند در چشم جامعه مخاطبین و مشتریان ما می‌شود. اینجاست که استفاده از ابزار برندینگ به کمک ما می‌آیند.

ابزار برندینگ چه کمکی به ما می‌کنند

خوشبختانه راه بسیار آسانی برای شنیدن صدای حقیقی مشتریان بالقوه‌ی ما در شبکه‌ی اینترنت وجود دارد که پیگیری این صدای حقیقی و نظارت بر آن با استفاده از ابزار برندینگ میسر می‌شود.

در شبکه‌های اجتماعی به طور روزانه ده‌ها، صدها، هزاران و بلکه میلیون‌ها مکالمه پیرامون محصولات و خدمات برند ما صورت می‌گیرد که فرصت تعیین، ساخت و در صورت نیاز، دفاع از برند خود در قالب یک پست ساده را در اختیار ما قرار می‌دهند. استفاده از ابزار برندینگ در همین نقطه‌ی حساس به کمک ما می‌آید.

در این‌جا به معرفی و توضیح چندین ابزار برندینگ و استراتژی شنود در سوشال مدیا و فضای وب پرداخته‌ایم تا به شما عزیزان کمک کنیم به بررسی و ارزیابی این مکالمات در سوشال مدیا بپردازید و از فرصت‌هایی که برای افزایش نرخ درگیری جامعه مخاطبین با برند شما وجود دارد استفاده کنید.

بخش اول: ابزار شناخت کلمات کلیدی و عبارات مرتبط با برند

مشتریان احتمالی یا بالقوه، برای پیدا کردن ما ممکن است به جستجوی چه کلمات کلیدی یا عباراتی بپردازند. در ادامه به معرفی ابزار برندینگ در زمینه‌ی شناخت این طیف از کلمات و عبارات کلیدی خواهیم پرداخت.

گوگل ترندز – Google Trends

Google Trends ابزار برندینگ بسیار مناسبی است برای تشخیص کلمات کلیدی است که مردم به طور کلی و به صورت جغرافیایی برای پیدا کردن خدمات و محصولات مربوط به برند ما مورد استفاده قرار می‌دهند. با آگاهی از این موضوع ما می‌توانیم روی گفت و شنود و کلمات کلیدی رایج‌ مربوط به کسب و کارمان کار کنیم.

با استفاده از ابزار برندینگ و تلاش برای سخت کار کردن روی کلمات کلیدی مرتبط با “صنعت فعلی”، “اسم برند” و “محصولات” و “خدمات” ارائه شده توسط کسب و کارمان، ما قادر به تشخیص کلمات و عباراتی خواهیم بود که به طور معمول بیشتر مورد استفاده مردم قرار می‌گیرند؛ تا به محصولات، خدمات یا برند ما دسترسی داشته باشند.

استفاده از ابزار برندینگ و فرایندهای متصل به آن، می‌تواند به چابکی “استراتژی فعلی مارکتینگ در کسب و کار ما”، “ارتقای فروش” و ارتقای سطح “ایمیل مارکتینگ” ما کمک کند تا تمرکز خودمان را روی کلمات کلیدی بگذاریم که مردم به طور حقیقی از آن‌ها استفاده می‌کنند.

پلت فرم Buzzsumo

می‌توان از ابزار برندینگ Buzzsumo برای جستجوی اینفلوئنسرها و ارتقای محتوای تولید شده توسط برند استفاده کرد یا می‌توان به بررسی این موضوع پرداخت که رقبا در حال کسب رتبه برای چه کلمات کلیدی یا موضوعاتی هستند. دقیقتر این می‌شود که رقبا در حال تلاش برای مطرح شدن پیرامون چه موضوع و عباراتی هستند

پیرو معرفی و بررسی ابزار برندینگ Buzzsumo باید در نظر داشت که این ابزار به بررسی بازنشر و لینک بیلدینگ کلمه، عبارت یا محتوای مورد بررسی ما در شبکه‌های فیس بوک، توییتر و شبکه‌های این‌چنینی می‌پردازد و Total Engagement را گزارش می‌کند.

بخش دوم: تمرکز روی مکالمات کلیدی و مهم برای برندمان از طریق ابزار برندینگ

ابزار برندینگی که در زیر به معرفی آن‌ها می‌پردازیم قرار است به این دو سوال ما پاسخ دهند.

• ·        “چطور می‌توان متوجه شد که مردم درباره برند ما چه می‌گویند؟”
• ·        “چطور بفهمیم که چه کسی این حرف را می‌زند؟”

اگوگل آلرتز – Google Alerts

Google Alerts ابزار برندینگ مناسبی برای کارآفرینانی است، که زمان لازم برای ارزیابی برند خود در سوشال مدیا را ندارند. عملکرد Google Alerts به این شکل است که هر زمان یکی از عبارات ست کرده‌ی ما مورد جستجو قرار بگیرند، از طریق ایمیل به ما اطلاع رسانی می‌شود.

تنظیم تداوم این ارسال‌ها از طریق داشبورد گوگل آلرتز و توسط خود ما صورت می‌گیرد، در نتیجه می‌توانیم خود را با استفاده از Google Alerts در بروزترین حالت ممکن نسبت به جستجوی کلمات و عبارات مربوط به صنعت یا کسب و کارمان نگه داریم.

سوشال منشن – Socialmention

یکی از ابزار برندینگ مورد نیاز برای شنود رسانه که می‌توان لقب جواهر پنهان را به آن داد، Socialmention است که به ما اجازه‌ی نظارت بر روی مولفه‌هایی از جمله کلمات کلیدی – keywords، سنتیمنت – sentiment، اینفلوئنسر – influencers، سورس‌ها – sources و ریچ – reach مربوط به محتوای موردنظر را می‌دهد.

نتایج حاصل از تحلیل این ابزار برندینگ، بینش عمیقی نسبت به سلامت فرایند کاری کسب و کار آنلاین را در اختیارمان قرار می‌دهد و به ما این امکان را می‌دهد که خروجی این اطلاعات را در قالب فایل اکسل – Excel ذخیره کنیم و در اختیار داشته باشیم.

ما با بررسی بخش سنتیمنت رنک – sentiment rank از ابزار برندینگ Socialmention می‌توانیم به ارزیابی این بپردازیم که مشتریان ما چه احساسی نسبت به برند ما دارند. به یاد داشته باشیم که به طور پیوسته به دنبال نظرات منفی باشیم که به ما در آرام کردن هر چه بیشتر وضعیت و نظرات پر تنش جامعه مخاطب کسب و کارمان کمک می‌کند.

ببخش سوم: نظارت بر کانال‌های ارتباطی و هدایت مکالمات پیرامون برند

پلت فرم Mention

ابزار برندینگ Mention به نوعی شبیه به ابزار برندینگ Google Alerts عمل می‌کند؛ به این شکل که به ما امکان ایجاد یک Alert را می‌دهد؛ اما تمامی اطلاعات را به یک فید بزرگ اطلاعاتی وارد می‌کند.

این فید اطلاعاتی، میزان sentiment score ما برای هر بار منشن شدن را به ما اطلاع رسانی می‌کند و منشن‌های مهمی که نیاز به رسیدگی و اقدام به عمل دارند را مشخص می‌کند. هم‌چنین ابزار برندینگ Mention اطلاعات را از میلیون‌ها منبع جمع‌آوری می‌کند تا دسترسی به حضور خودمان در اینترنت را در حداکثر میزان ممکن میسر کند.

هوت سویت – Hootsuite

ابزار برندینگ Hootsuite، فیدهای ساده‌ای را ایجاد می‌کند که کلیه‌ی اکانت‌های شبکه‌های اجتماعی ما را در یک صفحه طبقه‌بندی می‌کند؛ ما می‌توانیم به راحتی هر چه تمامتر اطلاعات مربوط به صفحه‌ی فیس بوک کسب و کارمان را شنود کنیم، روی منشن‌های توییتر، هشتگ‌ها و کلمات کلیدی نظارت داشته باشیم؛ و توییت‌های اینفلوئنسرها را به صورت یک جا دنبال کنیم.

قدرت واقعی ابزار برندینگ Hootsuite در ظرفیت‌های شنودی این شبکه و عملکرد جستجوی آن است. وقتی که ما در Hootsuite  به جستجوی یک هشتگ یا کلمه کلیدی می‌پردازیم، می‌توانیم به طور آنی هر توییتی که با کلمه کلیدی موردنظر ما به اشتراک گذاشته شده است را مشاهده کنیم.

شبکه‌های اجتماعی صدای واقعی مشتریان ما هستند. به طور معمول کاملا غیر سانسور شده، خود مختار و آزاد است (چه خوب چه بد)، بنابراین فرصت‌های روزانه‌ای که با استفاده از هر یک از این ابزار برندینگ می‌توانیم از آن استفاده کنیم را نباید از دست بدهیم. استفاده با دقت و استراتژی محور از ابزار برندینگ به رشد و توسعه‌ی اصولی کسب و کار و برند ما کمک بسیار شایانی می‌کند.

برای استفاده از خدمات تبلیغاتی اینستاگرام، شما عزیزان با مراجعه به صفحه تعرفه تبلیغات اینستاگرام، قادر به مشاهده هزینه تبلیغات اینستاگرام خواهید بود.

منبع: keap.com

برای درک بهتر فرایند برندینگ و الزام شناخت نکات برندینگ به افرادی فکر کنید که دوستان بسیار زیادی دارند. این افراد شخصیت جذابی دارند که به یاد می‌ماند، باعث می‌شود افراد احساس خوبی داشته باشند و مخاطبینشان را از نظر احساسی درگیر می‌کنند. این شهرت تنها زمانی به وجود می‌آید که افراد با جامعه مخاطبینشان به ایجاد ارتباط پرداخته باشند.

همچین فرایند ارتباطی برای برند‌ها نیز صدق می‌کند. ما نیاز به این داریم که محصولات یا خدمات برندمان، مشکلی را برای مردم حل کنند یا احساس خوبی را برای آن‌ها به ارمغان بیاورند. ایجاد احساس خوب که از دیگر نکات برندینگ تلقی می‌شود.

در اینجا به ایده‌هایی اشاره خواهیم داشت که در قالب نکات برندینگ برای دوام کسب و کارهای کوچک مورد بررسی قرار می‌گیرند:

نکات برندینگ بخش اول: به یاد ماندنی باشیم به جای اینکه مدرن باشیم!

اکثر مردم موجوداتی اهل عادت هستند و تمایل به استفاده از چیزهایی دارند که آن‌ها را درک می‌کنند، با آن‌ها آشنایی دارند یا قادر به شناخت و درک آن‌ها هستند. قانع نشدید؟

در اینجا به ریبرندینگ Gap و سقوط حماسیش در سال 2010 اشاره خواهیم داشت. طی این اتفاق شرکت دست به تعویض لوگوی 20 ساله‌ی قدیمیش زد و آن را به چیزی تغییر داد که انتظار داشت برای مشتریان بالقوه‌اش خوشایند باشد. متاسفانه مشتریان فعلی آن زمان برند چندان از این قضیه خوشحال نشدند.

آن‌ها تمایل به بازگشت لوگوی قبلی داشتند. خوشبختانه، برند Gap پس از ارزیابی واکنش‌های نه چندان جالب مشتریان و جامعه مخاطبش در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی، تصمیم گرفت برای خوشحال کردن مشتریان سابق برند، از دست لوگوی جدیدی که مردم قادر به برقراری ارتباط با آن نبودند، خلاص شود.

در این‌جا یکی از مهمترین نکات برندینگ برای یادگیری باقی می‌ماند: اینکه سعی کنیم به یادماندنی باشیم تا اینکه مدرن باشیم. اگر مردم سیستم برندینگ فعلی کسب و کار را درک کرده‌اند و با محصولات تولید شده توسط برند احساس راحتی می‌کنند، چرا تداخلی در فرایند به این خوبی ایجاد کنیم؟

نکات برندینگ بخش دوم: حضور در شبکه‌های اجتماعی با انتخاب و نظارت دقیق بر آن

برای ایجاد هویت برندی قویتر که از دیگر نکات برندینگ مهم به شمار می‌آید، ما گسترش هویت برند خود و رساندن آن به سمع و نظر مردم داریم. مردم به طور بدیهی روی پلت‌فرم‌های مختلف شبکه‌های اجتماعی حضور دارند. در حال حاضر در دوره‌ای قرار داریم که ایجاب می‌کند کسب و کارهای آنلاین روی انواع مختلف شبکه‌های اجتماعی به ایجاد حساب بپردازند.

باتوجه به وضعیت شبکه‌های اجتماعی در ایران به ترتیب Instagram، Whats app، Telegram و Snapchat گزینه‌های مناسبی برای استفاده در کسب و کارها هستند؛ چرا که بیشترین آمار جامعه مخاطب ما وقت خود را صرف گشت و گذار در این شبکه‌های اجتماعی می‌کنند.

وقتی پروفایل خود را در این شبکه‌های اجتماعی درست می‌کنیم، باید کاری کنیم که یکپارچگی در فرایند کاری برند و حسی که به مخاطب منتقل می‌کند ملموس باشد و این موضوع در پیام‌هایی که کسب و کار به جامعه‌ی مخاطبش ارسال می‌کند نیز قابل مشاهده باشد؛ وگرنه جامعه مخاطب دچار سردرگمی می‌شوند.

نکات برندینگ بخش سوم: هدایت یکپارچه مشتریان و اینفلوئنسرها به فعالیت متمرکز پیرو موفقیت برند ما

یک برند قوی، برندیست که به طور مداوم در مورد آن صحبت می‌شود. به کار گرفتن طرفداران و مشتریان برای کمک به تقویت هویت برند موجب پدیدار شدن نتایج سریعتر و بزرگتری برای برند کسب و کار ما می‌شود. تاکتیک‌هایی مثل تشویق مشتریانمان برای شرکت در نظرسنجی آنلاین یا اشتراک‌گذاری UGC یا محتوای تولید شده توسط کاربر از جمله نکات برندینگ مهمی هستند که در این زمینه کاربرد و بازده به سزایی دارند.

اینفلوئنسرها می‌توانند با  تولید tweet، shout و snap به بحث و گفت و گو درباره برند ما بپردازند. اجرای چنین فرایندی به ما در ایجاد اعتبار بیشتر و تمایل هر چه بیشتر جامعه مخاطب نسبت به استفاده از خدمات و محصولات برند ما می‌شود. سرمایه‌گذاری روی افزاد تاثیرگذار جامعه مخاطبی که گوش کردن به حرف هم سن و سالانشان را در اولویت قرار می‌دهند از دیگر نکات مهم برندینگ محسوب می‌شود.

نکات برندینگ بخش چهارم: ارائه محتوایی کاربردی به جامعه مخاطب و مشتریان

کسب و کارها برای مصرف‌کنندگان اولویت اصلی کسب اطلاعات پیرامون محصولات و خدماتی هستند که مصرف‌کنندگان قصد خرید یا استفاده از آن‌ها را دارند.  پیاده‌سازی این فرایند پیش از زمانی که یک برند بخواهد انتخاب شود، یکی دیگر از اصولی‌ترین نکات برندینگ است.

پیاده‌سازی اصولی این بخش از نکات برندینگ قابلیت این را به ما می‌دهد که اطلاعات موردنیاز جامعه مخاطب را در اختیارشان قرار دهیم تا به درک موردنظر ما نسبت به برند دست یابند. زمانی که محتوا در ذهن و زندگی جامعه مخاطب ما جاگیر شود و ارزشی که مد نظرشان است را ایجاد نماید، آن‌ها شروع به شناخت و درک هر چه بیشتر برند می‌کنند.

نکات برندینگ بخش پنجم: ایجاد آگاهی از برند و ایجاد ارتباط بین برند و جامعه مخاطب

به یاد داشته باشیم که برند ما فرآورده‌ای از تمامی تعاملاتی است که جامعه مخاطب ما با برند کسب و کار ما داشته که به این معناست که جزئیات و مواردی که ممکن است کوچک به نظر بیایند، می‌توانند تفاوت زیادی در جامعه مخاطبین و مشتریان ما ایجاد می‌کنند – توانایی پاسخ‌گویی سریع و به موقع به سوالات و رسیدگی مناسب و به موقع، سیستم تبلیغات الکترونیکی به همراه سیستم پرداختی آسان و پیشرفته – از  جمله این موارد به شمار می‌آیند که به طور بدیهی رعایت آن‌ها از جمله مهمترین نکات برندینگ هستند.

نکات برندینگ بخش ششم: برای تعیین ارزش‌های خود زمان کافی را صرف کنیم

یک برند قوی برای یک هدف منحصر به فرد ایستادگی می‌کند. وقتی مشتری‌ها برندی را می‌بینند که روی ارزش‌های خاصی متمرکز شده که برای جامعه مخاطب پذیرفته شده است یا با آن ضدیت دارد، نتایج به شدت اثربخشی پدیدار می‌شوند.

چنین فرایندی می‌تواند به عنوان – عدالت در شبکه‌های اجتماعی، سرگرمی یا کاربردهای بیزینسی و مواردی از این قبیل – در نظر گرفته شود. هر کدام از موارد را که انتخاب کنیم، باید به شفاف‌سازی این موضوع بپردازیم که این مسئله بخشی از هویت برند ماست و ایستادگی برای آن یکی دیگر از مهمترین نکات برندینگ به شمار می‌آید.

ننتیجه‌گیری حاصل از مطالعات نکات برندینگ

در بازار دیجیتال امروزی، رقابت ما تنها به مغازه‌ای که در خیابان روبرویی مان وجود دارد ختم نمی‌شود. در فضای آنلاین، ما با ده‌ها، صدها یا بلکه هزاران کسب و کار مختلف دیگر که برای افتادن در چشم مردم با ما رقابت می‌کنند، طرف هستیم.

نقطه‌ی ایستادگی برای کسب و کارهای کوچک با برخورداری از یک هویت برند قوی، بیشتر از هر زمان دیگری از اهمیت برخوردار است. کسب و کارهای کوچک سرمایه موردنیاز برای کمپین‌های برندینگ غول آسا را در اختیار ندارند تا با کسب و کارهای بزرگ‌تر از خودشان رقابت کنند؛ در نتیجه این موضوع بسیار حائز اهمیت است که ما دقیقا بدانیم کی هستیم، چه خدماتی و محصولاتی داریم و چطور این موارد را به جامعه مخاطبمان ارائه می‌کنیم تا موجب موفقیت ما شود.

برندینگ کسب و کارهای کوچک جزو آپشن‌های لوکس به حساب نمی‌آید بلکه یک کار الزامی برای کسب و کارهاست. صرف زمان برای ایجاد و گسترش یک برند حرفه‌ای برای کسب و کار، از الزامات است. “برند” یکی از مهره‌های هدایتگر اصلی برای تمامی ارتباطات کسب و کار است و این همان چیزیست که روی تک تک جوانب کسب و کارمان تاثیرگذار است.

برند ما در قلب مشتریانمان زنده است. ما موظفیم تا تجربیات شگفت‌انگیزی را برای مشتریانمان رقم بزنیم، نسبت به هرکاری که می‌کنند تشویقشان کنیم و برای وجودشان ارزش قائل باشیم و به آن‌ها اهمیت بدهیم تا همین عشق و احساسات را به ما برگردانند.

برای استفاده از خدمات تبلیغاتی اینستاگرام، شما عزیزان با مراجعه به صفحه تعرفه تبلیغات اینستاگرام، قادر به مشاهده هزینه تبلیغات اینستاگرام خواهید بود.

منبع: keap.com

وقتی در حال پیمودن مسیر هستیم، بهتر است منابع خود را روی ساختن یک برند سرمایه‌گذاری کنیم.این یک شیوه کاملا رایج بین صاحبان کسب و کارهای کوچک است که زمان خود را روی مارکتینگ و فروش سرمایه‌گذاری می‌کنند اما یادشان می‌رود کاری که شروع کرده‌اند، هم یک کسب و کار است، هم یک برند؛ در نتیجه مطالعه اصول برندینگ همیشه به عنوان یک اصل مهم در هر کسب و کار محسوب می‌شود.

در حالی که فکر می‌کنیم با چشم‌پوشی از کارهایی مثل مطالعه اصول برندینگ و ایجاد هویت برند داریم در زمان خود صرفه‌جویی می‌کنیم؛ پیمودن این مسیر غلط، تنها منجر به بروز سردردهای زیادی در آینده می‌شود.

شیوه‌ی برندینگ نادرستی که به آن اشاره کردیم به این شکل عمل می‌کند که در ابتدا باعث می‌شود پیغام ما کاملا رسا و واضح به جامعه مخاطب ما منتقل شود اما در طولانی مدت منجر به بروز مشکلاتی می‌شود که ناشی از عدم مطالعه اصول برندینگ است.

در حالی که ممکن است عواقب حاصل از چنین استراتژی نادرستی به طور آنی مشهود نباشد، در مدت زمانی کوتاه و به شیوه‌های متفاوتی خود را نمایان می‌سازد: به مرور زمان بیشتر از آنکه با فروش روبرو شویم با سوالاتی متداول و متعدد روبرو می‌شویم که جامعه مخاطب ما می‌پرسد: چیزی شبیه به اینکه ما دقیقا چه کار می‌کنیم؟ و مشتریان بالقوه‌ی ما به خرید و استفاده از محصولات و خدمات رقبای ما روی خواهند آورد.

اصول برندینگ – 1. بررسی عواطف و احساسات انسانی

این دستور‌العمل به بررسی و ایجاد تعامل بر اساس عواطف و احساسات انسانی می‌پردازد، چرا که مردم به جای برقراری ارتباط با کسب و کار، تمایل به برقراری ارتباط با اشخاص حقیقی دارند. حس برقراری ارتباط انسانی را در مشتریان و فالوورهای خود زنده کنید.

اصول برندینگ – 2. شفافیت و وضوح فرایند و فعالیت‌ها

این استراتژی موجب ایجاد یک چهارچوب قدرتمند برای تغذیه برند می‌شود، تا از همسویی جامعه مخاطب با برند اطمینان حاصل کند. این موضوع موجب ایجاد ادراک از فرایندهای داخلی و بیرونی کسب و کار می‌شود.

اصول برندینگ – 3. ایجاد ایده‌های جدید

رکود کسب و کار یا مرگ بدون نوآوری. ایجاد و حمایت ایده‌های جسورانه و تفکر خلاقانه و جسارت پیاده‌سازی آن‌ها در کسب و کار، امری ضروری برای کسب و کارهای فعال در هر زمینه‌ای محسوب می‌شود. نوآوری مولفه‌ای است که وجودش مزایای به سزایی برای کسب و کار دارد و عدم وجود آن آسیب‌های جدی به کسب و کار وارد می‌سازد.

اصول برندینگ – 4. برندینگ قوی، امری ضروری و عقلانی است

فرایند برندینگ قویس نتیجه‌ی تفکری الهام بخش است که به واسطه‌ی تصمیمات آگاهانه، دانش و درکی عمیق از موضوع و مفهوم مسئله صورت می‌گیرد. درک مسائل در هر شرایطی و تصمیم‌گیری متکی به ادراک مسئله از مهمترین اصول برندینگ در هر مرحله‌ای از کسب و کار است.

اصول برندینگ – 5. برندینگ قوی، خالص است

چنین استراتژی بر پایه واقعیت و شیوه‌های رفتاری مثبت کسب و کار با جامعه مخاطبینش شکل گرفته است. در این استراتژی به گونه‌ای قاطعانه از ارائه‌ی وعده‌های دروغین یا آرمانی پرهیز می‌شود. تا جای ممکن کسب و کار موردنظر با روراستی به ایجاد ارتباط با جامعه‌ی مخاطبش می‌پردازد و در صورت بروز هر گونه مشکلی به رفع مشکل و عذرخواهی از جامعه مخاطب خود می‌پردازد و همواره به آن‌ها احترام می‌گذارد.

اصول برندینگ – 6. برندینگ خوب، بادوام و ماندگار است

برندینگ خوب با تغییر و بروزرسانی ترندها زیر سوال نمی‌رود، چرا که برندینگ قوی ساختاری بر پایه‌ی “تفکر پیشرو” دارد و طبق اصولی “غیر زمان محور” شکل گرفته است؛ همیشه بروز است و همگام با جریانات و وضعیت بروز بازار پیش می‌رود.

اصول برندینگ – 7. برندینگ قوی، ساختاری هم پوشاننده دارد

هر وجه از یک کسب و کار، از افراد مشغول و درگیر در کسب و کار گرفته تا کوچکترین اجزای سازنده‌ ساختار آن، نشان دهنده‌ی “کلیت برند” است. تمامی این جوانب می‌بایست با هماهنگی کامل عرضه شده و به نمایش در بیایند تا بتوان به یک تجربه‌ی یکپارچه و مستحکم برای کل جامعه مخاطب برند دست یافت.

اصول برندینگ – 8. برندینگ خوب، از ارتباطی قوی برخوردار است

برندینگ قوی نسبت به مسائل در جریان واکنش نشان می‌دهد و بازتابی از جامعه مخاطب خود را به نمایش می‌گذارد؛ جامعه مخاطبی که آن‌ها را از طریق ارزش‌های مشترک گرد هم می‌آورد. این مورد یکی از ناگزیرترین مولفه‌های اصول برندینگ است.

اصول برندینگ – 9. برندینگ قوی، سازگار است

برندینگ قوی نسبت به وقایع انعطاف‌پذیر است، در نتیجه می‌تواند به هنگام بروز چالش‌های جدید به تطبیق تغییرات مورد نیاز برای بقای کسب و کار بپردازد. این قابلیت تنها زمانی شکل می‌گیرد که برند بر پایه‌ی اصول برندینگ و به درستی بنا شده باشد تا در انتها به سطحی از سازگاری دست یابد که توانایی رویارویی با هر نوع چالشی در هر زمینه‌ای را در خود به وجود بیاورد.

اصول برندینگ – 10. برندینگ خوب، متمایز است

برند قوی این قابلیت را دارد تا موارد متمایز برند فعلی نسبت به برندهای دیگر را پیدا کند و آن‌ها را به جامعه مخاطب برند و در طیف گسترده‌تر به دنیا عرضه کند؛ به گونه‌ای که در یاد و خاطر همه باقی بماند. تمایز برند هم راستا با اهداف ماندگاری برند است، دوام کسب و کار را به همراه دارد که همانند دیگر موارد اشاره شده در اصول برندینگ نیازمند فرایندی قدرتمند برای ایجاد برند کسب و کار موردنظر است.

راه حل روبرو شدن با پیامدهای حاصل از عدم رعایت اصول برندینگ

به منظور ایجاد رقابت در میان کسب و کارهای کوچک، ما باید به ایجاد ارتباط احساسی از طریق ارسال پیام، بازاریابی و افزایش درگیری با جامعه مخاطب خود بپردازیم. برند ما ارزشمندترین دست‌آورد کسب و کار ماست، و زمانی که فرایند برندینگ به درستی و بر اساس اصول برندینگ صورت گرفته باشد، مزایا و بازگشت سرمایه‌ی حاصل از آن قابل ارزیابی خواهد بود.

در این عنوان کلیه‌ی اصول برندینگ موردنیاز برای یک کسب و کار کوچک را در اختیار شما عزیزان قرار می‌دهیم. شما عزیزان در این عنوان به مطالعه‌ی موارد اساسی و اصول برندینگ پایه برای کسب و کارهای کوچک خواهید پرداخت.

بر اساس دست‌آوردهای تجربی چند سال اخیر، 10 مورد از اصول برندینگ پایه و قوی ایجاد شده است که در این عنوان به توضیح آن‌ها اشاره خواهیم داشت. این 10 مورد از اصول برندینگ می‌توانند به عنوان دستورالعملی برای ایجاد، رشد و توسعه‌ی برند‌های موثر به کار گرفته شوند.

در صورت تمایل به استفاده از خدمات تبلیغاتی اینستاگرام، شما عزیزان با مراجعه به صفحه تعرفه تبلیغات اینستاگرام، قادر به مشاهده هزینه تبلیغات اینستاگرام خواهید بود.

منبع: www.brandpurist.com

هویت برند ما چیزی بیشتر از لوگوی ماست. هویت برند نمودی از چهره‌ی ما در چشم مشتری است؛ احساسی که در مشتری ایجاد می‌کنیم و لحنی که با مشتری صحبت می‌کنیم. این موارد به طور کامل روی تجربه‌ی مشتری از برند تاثیرگذار است و در نهایت برای کسب و کار اعتبار آفرین می‌شود.

با وجود همه‌ی این تفاسیر، کسب و کار ما یک شبه و به طور جادویی خود را نمایان نمی‌کند. موضوع ساخت هویت برند نیازمند صرف زمان، تحقیق و تفکر عمیق است اما نتایج حاصل از آن در طولانی مدت، ارزش صرف زمان، انرژی و تفکر را دارد.

در ادامه به اقدامات الزامی به منظور ساخت هویت برندی موفق خواهیم پرداخت.

1. تحقیق، تحقیق، تحقیق تا ساخت هویت برند

ما تا قبل از اینکه خلق و خوی مشتریانمان را نشناسیم، نمی‌توانیم هویت برندی را ایجاد کنیم که بازتابی از مشتریانمان باشد. در ابتدا ما نیاز داریم که به شناخت جامعه مخاطب اصلی، ثانویه و فرعی خود بپردازیم. قدم بعدی در این مسیر ساخت پرسوناست؛ پرسونایی که به علایق، سلایق، سرگرمی‌ها و ارزش‌های مشتریان برند ما بپردازد.

زمانی که به درک عمیقی از مشتریان خود برسیم، وارد مرحله‌ی تحقیق رقابتی شویم. در این مرحله باید به تحقیق و بررسی پیرامون این موضوع بپردازیم که رقبای برند ما در زمینه‌ی جلوه‌های بصری، شخصیت‌پردازی و تِمِ هویت برند خود چگونه عمل کرده‌اند.

و در انتها لطفا به یاد داشته باشید که بهتر است با نزدیک‌ترین افراد به برند، یعنی کارمندانمان، مصاحبه و نظرخواهی داشته باشیم. آن‌ها نقطه نظرات قدرتمند و قوی نسبت به اینکه هویت برند و وجهه‌ی شرکت چطور باید به نظر برسد دارند، به علاوه نسبت به این موضوع آگاهند که انجام چه کارهایی در گذشته کسب و کار توانسته تاثیرگذار باشد.

2. ایجاد دست‌‎آوردهای لازم برای ساخت هویت برند

پس از اتمام فاز تحقیقات، قسمت جذاب از ساخت هویت برند فرا می‌رسد. این همان زمانیست که ما باید تمام مواردی که تا امروز آموخته‌ایم را به صورت بصری عرضه کنیم. در اینجا فهرستی کوتاه و خلاصه اما جامع از مولفه‌های موردنیاز برای هویت برند را برای شما عزیزان آماده کردیم:

• لوگو
• پالت رنگی
• تایپوگرافی
• آیکونوگرافی
• تصویربرداری و گرافیک‌های موردنیاز برای مارکتینگ محصولات و خدمات
• راهنمایی که به توضیح استفاده‌ی صحیح از لوگو و لحن در میان دیگر موارد موردنیاز بپردازد

همینطور که در حال ساخت دست آورد موردنیاز برای برند خود هستید، به فراگیری و رعایت استراتژی 3Cs برای برند خود نیز بپردازید:

Clarity – شفافیت در هویت برند

رمزگشایی پیام برند، وظیفه‌ی ماست نه وظیفه‌ی مشتریان. اگر مجبورند تلاش کنند تا چیزی که ما سعی در انتقال آن داریم را درک کنند، به این معناست که فرایند برندینگ ما به اندازه‌ی کافی واضح و گویا نیست.

Consistency – یکپارچگی در هویت برند

تمامی کانال‌هایی که از طریق آن به ارائه برند خود می‌پردازیم باید از صدای برندی مشابه وب سایت ما و صدای برند ما در توییتر و هر شبکه اجتماعی که برند ما در آن فعالیت دارد، هماهنگ باشد؛ چرا؟ یکپارچگی و پایداری در برندینگ ما موجب برانگیختن حس اعتماد، نظم و هماهنگی می‌شود.

Commitment – تعهد در هویت برند

همه‌ی ما نیاز به تبلیغاتی داریم که همه‌گیر باشد، زمانی که همه‌گیر – وایرال – نمی‌شویم؛ اشتیاق خود برای ادامه‌ی فعالیت‌هایمان را از دست می‌دهیم و به تغییر جهت در مسیرمان می‌پردازیم. تعهد و ایستادگی در قبال هویت برند یکی از مهم‌ترین مواردی است که در راستای ایجاد برندی قوی موردنیاز است.

استراتژی 3Cs (متشکل از Create، Capture و Convert به معنای ایجاد، تصاحب و تبدیل) می‌تواند به سطوح عمیق‌تری از دست آوردهای مارکتینگ برند ما وارد شود.

3. به تعریف داستان برند برای تثبیت هویت برند خود بپردازیم

برندینگ خود را با یک داستان برند پیوند دهید. این داستان لازم نیست حتما داستان اوریجینال برند شما باشد،  بلکه می‌تواند داستانی باشد که تنها بخش‌هایی از اینکه شما برند خود را چگونه شروع کرده‌اید را در بر داشته باشد.

هدف داستان برند شما می‌بایست پاسخی برای سوالات زیر داشته باشد:

• برند شما به چه چیزی باور دارد؟
• محصول یا خدمات برند شما چه چالش‌هایی را برای مشتری رفع می‌کند؟
• کسب و کار شما چگونه به رفع این چالش‌ها می‌پردازد؟
• چرا تصمیم گرفتید که کسب و کار شما به رفع این چالش‌ها بپردازد؟
• به نظر شما کسب و کارتان قرار است به کجا برسد؟

اگر در حال ایجاد داستان برند خود هستید

به یاد داشته باشید که این موضوع فقط یک جواب ساده از پیش تعیین شده نیست؛ که وقتی مردم از ما می‌پرسند که کسب و کارمان چیست، تحویلشان می‌دهیم؛ بلکه درمورد این است که برند ما چطور با مردم ارتباط پیدا می‌کند و اصلا چرا برند ما وجود دارد.

4. تکرار و تصحیح برندینگ

هویت برند ما ممکن است به مرور زمان تغیر یابد و این یک چیز کاملا عادی است. هنگامی که به ایجاد نسخه‌ی اولیه‌ی هویت برند خود می‌پردازیم، می‌بایست بر اساس واکنش مشتریان به بررسی و تجدید نظر پیرامون برند و هویت برند بپردازیم.

استراتژی و تاکتیک‌های جدید را به منظور ساخت هویت برندی بهتر امتحان کنیم تا ببینیم کدام یک بهتر جواب می‌دهند. برای مثال ازA/B تست برای ارزیابی تگ لاین – Tagline های مختلف در صفحات لندینگ وب سایت استفاده کنیم تا ببینیم کدام مورد به بهترین نحو ممکن به بازتاب جامعه‌ی مخاطبمان می‌پردازد.

در اولین مراحل ساخت هویت برندمان، ما تمایل به رویارویی با بعضی از افسانه‌های برندینگ رایج را خواهیم داشت. متاسفانه توجه تعداد زیادی از صاحبان کسب و کارها به این افسانه‌ها جلب می‌شود و باعث می‌شود تا در طولانی مدت ضربات به سزایی به کسب و کار وارد شود.

در ادامه به منظور آگاه‌سازی شما عزیزان به سه مورد از افسانه‌های برندینگ اشاره خواهیم داشت:

تله برندینگ شماره 1: “ساخت هویت برند تنها زمانی مهم است که در حال رشد کردن باشیم”

نباید بزرگترین دست آورد شرکت خودمان را دست کم بگیریم. برندینگ و هویت برند 30 الی 50 درصد از ارزش یک شرکت را به خود اختصاص می‌دهد. این موضوع به این خاطر است که اجرای صحیح برندینگ موجب پدید آمدن محصول یا خدمات متمایز و تکرار نشدنی است: این همان ارزش متمایزی است که ما در اختیار جامعه‌ی مخاطبمان قرار می‌دهیم.

به عبارت دیگر، برندینگ و ساخت هویت برند عنصری حساس و بحرانی در هر مرحله از کسب و کار ماست. برای جلب توجه همه افرادی که می‌توانند در فهرست جامعه مخاطبین ما قرار بگیرند، برند ما بهتر است هویتی بازگوپذیر یا به عبارتی نقل شدنی داشته باشد.

چون ما یک برند را ساختیم، دلیل بر این نمی‌شود که توجه کل جامعه مخاطبمان به ما جلب شود. برای کسب چنین نتایجی، برند می‌بایست به انتقال ارزش‌ها و راهکارهای ما بپردازد. تحت چنین شرایطی مصرف‌کنندگان تمام حواسشان را صرف کسب و کار ما و بازاریابی رایگان محصول یا خدمات ما می‌کنند تا هویت برندی مستحکم‌تر از پیش برای ما رقم بخورد.

تله برندینگ شماره 2: “نمی‌توانیم از پس هزینه‌های برندینگ و ساخت هویت برند بر بیایم!”

برندینگ یک هزینه نیست. ساخت هویت برند سرمایه‌گذاری روی یک دست‌آورد است. به طور بالقوه بزرگترین دست‌آرود ما برندینگ است. حتی اگر کسی روی این موضوع با ما اتفاق نظر نداشته باشد. کیفیت برند شامل مولفه‌هایی می‌شود از جمله آگاهی مشتریان، کیفیت و میزان تعهد شرکای درگیر در کار و وفاداری تمامی اعضای درگیر در مجموعه.

از آنجایی که همین جوانب غیر ملموس نیز به آسانی قابل ارزیابی نیستند، به این معنی نیست که ما نمی‌توانیم یا نباید روی این بخش از جوانب کارمان سرمایه‌گذاری کنیم. بهترین راه رویارویی با ذات غیر ملموس این بخش از کسب و کار، بیرون کشیدن داستان برند، ساختن آن و تبدیل آن به عنصری ملموس به منظور ساخت هویت برند است. انجام چنین کاری موجب بروز پرسش منطقی و محتمل بعدی می‌شود.

به طور استاندارد سرمایه‌گذاری روی برندینگ، چه مقدار از بودجه ما را می‌تواند شامل شود؟

قانون کلی ما برای سرمایه گذاری روی مبحث برندینگ و ساخت هویت برند ؛ سرمایه‌گذاری بین 12 الی 15 درصد از هزینه‌های اولیه برای برندینگ است. این مقدار از سرمایه می‌تواند صرف مواردی همچون، استخدام استراتژیست برندینگ، گرافیک دیزاینر و وب دیزاینر، کپی رایتر – copywriter، متخصص مارکتینگ، متخصص سوشال مدیا و منابع دیگر مرتبط برای انجام فرایند ساخت هویت برند شود.

تله برندینگ شماره 3: “برندینگ و ساخت هویت برند زیادی برای ما پیچیده‌ست!”

به طور تعجب بر انگیزی بعضی از مردم به این معتقدند که برندینگ منجر به پیچیدگی در امور جاری کسب و کار می‌شود؛ این در حالیست که در حقیقت اوضاع زمانی پیچیده می‌شود که سرمایه‌گذاری‌های لازم برای برندینگ و ساخت هویت برند که موجب ارتقای کسب و کار می‌شود، از همان ابتدای کار صورت نگرفته باشد.

روی استراتژی برند خود سرمایه‌گذاری کنیم. مهم نیست چه‌قدر به این باور داریم که کسب و کارمان ساده است. ما باید به سازماندهی کسب و کار بپردازیم و داستان خود را مشخص کنیم. داستان برند را تبدیل به موضوعی واضح، روان و مکرر کنیم تا به مرحله ساخت هویت برند برسیم. تصمیم‌گیری بر اساس راهنمای برندینگ کمتر پیچیده است تا اینکه هر بار از جایی که کمپین تبلیغاتی یا قیف ایمیل خود را شروع کردیم، به تکرار مکررات بپردازیم.

در صورت تمایل به استفاده از خدمات تبلیغاتی اینستاگرام، شما عزیزان با مراجعه به صفحه تعرفه تبلیغات اینستاگرام، قادر به مشاهده هزینه تبلیغات اینستاگرام خواهید بود.

منبع: www.keap.com